اصطلاحات فرش
فرش :
کلمهای است عربی و به هر آنچه که گستردنی باشد گفته میشود معادل فارسی آن قالی، قالیچه و ... میباشد.
پشم :
لیف پروتئینی و مجعد است که روی پوست گوسفندان میروید و بر اثر سوختن بویی مشابه بوی موی سوخته از خود متصاعد مینماید و پس از دور کردن شعله خاموش میشود و خاکستری نرم و پودر مانند باقی میگذارد
کرک :
الیاف ظریف لابلای موی بز یا شتر است و لیکن در فرش، به الیاف ظریف و بلند پشمی (مانند پشمهای گوسفندان نژاد مرینوس در استرالیا و یا بلوچ) کرک گفته میشود.
خامه :
اصطلاحاً در هنر فرشبافی به نخ پشمی مورد استفاده برای پرزهای فرش است که به صورت دو لا تهیه میشود خامه گفته میشود.
ابریشم :
الیاف بسیار بلند پروتئینی هستند که کرم ابریشم برای تولید پیله در اطراف خود ترشح میکند
پنبه :
الیاف سلولزی است که از غوزه گیاه پنبه به دست میآید و بر اثر سوختن بوی کاغذ سوخته از خود متصاعد مینماید و پس از دور شدن از آتش خاموش میشود و خاکستری نرم و پودر مانند باقی میگذارد.
تار (چله) :
نخهایی هستند نازک، چند لا شده و پرتاب که معمولاً از جنس پنبه بوده و برای بافت فرش بایستی بر روی دار بطور عمودی نصب گردند و وظیفه آن نگهداری گرههای فرش میباشند. جنس چلهها برای فرشهای ریزبافت به منظور برخورداری از استحکام لازم، ابریشمی انتخاب میشوند و در فرشهای بافت مناطق عشایری و روستایی جنس چلهها را به جهت مقاومت بیشتر در برابر سرما و رطوبت و همچنین ایجاد نرمی و انعطاف لازم در فرش که برای کوچ کردن امری ضروری است از پشم انتخاب مینمایند.
گره زدن :
به تاباندن خامههای پشمی یا ابریشمی به دور چلههای فرش در حین بافت گره زدن میگویند.
رج:
به ردیف طولی و عرضی گرهها رج میگویند.
رجشمار :
به تعداد رجهای بافته شده (یا گرههای زده شده) در یک گره ذرعی رجشمار میگویند. اندازه گره ذرعی بستگی به سبک بافت فرش (آذری یا فارسی) دارد.
مقاط :
به هردوازده هزار گره یک مقاط گفته می شود.
ریشه :
به پایه و اساس هر چیزی ریشه گویند که در فرش پایه و اساس را جفت چلهها (یک چله زیر و یک چله رو) یعنی همان ریشهها انجام میدهند. بدیهی است که اگر ریشههای فرش (جفت چلهها) را از ساختمان فرش خارج کنیم آن فرش کاملاً از هم گسیخته میشود و این ریشهها هستند که پس از نصب بر روی دار امکان بافت را میسر ساخته و ابعاد و رجشمار فرش را مشخص مینمایند.
طول پرز :
به ارتفاع پرزهای فرش گفته میشود.
چله کشی :
به نصب تار بر روی دار جهت بافت فرش به صورتی که تارها یک در میان زیر و رو باشند چلهکشی میگویند چلههای زیر در پشت فرش قرار گرفته و توسط بدنههای پرز پوشانده میشوند و چلههای رو نیز در داخل فرش قرار میگیرند عمل چلهکشی به سه روش فارسی وآذری و یا تلفیقی انجام میشود.
پود :
پودها نیز معمولاً از جنس پنبه میباشند و به صورت افقی در بافت فرش استفاده میشوند و وظیفه آن نگهداری چلهها در کنار یکدیگر میباشد پودها را معمولاً به جهت رویت بهتر (در لابلای چلهها) و رفع جمعشدگی رنگ میکنند که این رنگرزی نیز به دلیل مقرون به صرف بودن و آسانتر بودن بانیل صورت میپذیرد. پودها بسته به محل عبور آنها از بالا یا زیر ضربدری و یا ضخامت آنها به انواع زیر تقسیم میشوند :
پود زیر (پود ضخیم) :
در این نوع پود که نخها در یک جهت تابیده میشوند هر چه تعداد لاهای نخ و مقدار تاب آن کمتر باشد بهتر است پود زیر ضخیمتر میباشد و از زیر ضربدری چلههای فرش به طور مستقیم عبور داد میشود.
پود رو ( پود نازک) :
در این نوع بایستی از تعداد لاها و تاب بیشتری استفاده شود تا پود ضمن نازک بودن از استحکام لازم نیز برخوردار باشد پود نازک از بالای ضربدری عبور داده میشود و پس از دور زدن چلههای زیر و رو بر روی پود زیر به شکل زیگزاگ قرار میگیرد.
ابزار بافت :
به وسایلی که برای بافت فرش مورد استفاده قرار میگیرند گفته میشود که اهم آنها عبارتند از:
دارقالی :
به دستگاه قالیبافی که از چوب یا فلز تهیه شده باشد اصطلاحاً دار گفته میشود که اجزا آن عبارتند از: سردار زیردار و راست روها. دارها بسته به نحوه قرار گرفتن بر روی زمین به انوع زیر تقسیم میشوند:
الف) دارهای افقی:
دارهایی هستند که به موازات سطح زمین نصب میشوند و بافنده برای بافت بایستی روی آن بنشیند لذا عوارض حادی در انحنای ستون فقرات و شکل لگن خاصره ایجاد میشود. دارهای افقی مورد استفاده در خانوادههای کوچنشین فاقد راستروها میباشند تا عمل نصب و حمل و نقل به سهولت انجام شود.
ب) دارهای عمودی :
این دار در جایی ثابت قرار دارد و به دلیل جلیگیری کمتر معمولاً در گوشه ای از فضای موجود قرار می گیرند.
چاقوی بافت :
این وسیله در واقع همان کاردهای معمولی است که در قالیبافی هنگام گره زدن ، برای بریدن پرز نخ استفاده می شود. اما از نظر ظاهر تفاوت اندکی با کاردهای خانگی دارد. چاقوی بافندگی در 3 یا حداکثر 4 نوع وجود دارد
الف - کاردک :
این وسیله اغلب در مناطقی که از گره های فارسی استفاده می شود، وجود دارد. دسته کاردک از نوع چوبی است و تیغه آن از آلیاژهای مقاوم ساخته می شود. نوک کاردک ، زائده کوچک وتیزی قرار گرفته است که از آن برای بیرون آوردن گره هایی که معیوب و یا اشتباه هستند، استفاده می شود.
ب - پاکی :
این وسیله دارای شباهت نسبی با کاردک است و عمدتاً در مناطقی که گره فارسی به کار می برند، مورد استفاده قرار می گیرد. تیغه پاکی کمی پهن تر از کاردک است و فاقد زایده نوک تیز. درساخت آن گاهی دسته را با استفاده از چوب می سازند و به تیغه متصّل می نمایند. گاهی نیز هر دوبصورت فلزی است و بصورت یکدست از یک قطعه فلز ساخته می شود. در مناطق شرق و شمال شرق ایران تیغه آن کمی انحناء نیز دارد و ممکن است نوک تیغه همچون چاقوهای خانگی کاملاً نوک تیز باشد .
پ - قلاب :
قلاب شکل دیگر از انواع چاقوهای بافندگی است با این تفاوت که همانگونه از نام آن پیدا است ، دارای زایده ای قلاب مانند در نوک تیغه می باشد. قلاب فقط در مناطقی که از گره ترکی استفاده می نمایند کابرد دارد. دسته و تیغه قلاب از یک آلیاژ مقاوم ساخته می شود و هر دو بصورت پیوسته و متصل هستند. در ساخت قلاب هیچ گاه از دسته چوبی استفاده نمی گردد
ت - چاقوهای خانگی :
برخی از بافندگان در سالهای اخیر ترجیح می دهند که از چاقوهای معمولی خانگی برای گره زدن استفاده نمایند. تعداد این قبیل بافندگان زیاد نیست و فقط در برخی مناطق این عمل صورت می گیرد. هر چند که نتیجه کار هیچ تفاوتی نخواهد داشت .
دفّه (دفتین ، کرکیت ، کلوزار، دستوک ) :
همه این اسامی به وسیله ای خاص اطلاق می گردد که وظیفة آن کوبیدن گره های فرش و همچنین پودهای آن می باشد. دفّه از نظر فرم و ظاهر درانواع مختلف ساخته می شود، اما کارآیی همگی یکسان است و تفاوتهای موجود به نحوی مرتبط باسنت های بافندگی نزد اقوام مختلف می باشد. قسمت اصلی دفتین تیغه های آن است که مرکب ازتعدادی تیغة فلزی می باشد. قسمت جلوی تیغه ها کمی باریکتر و تیزتر است تا به راحتی در داخل تارهای فرش فرو رود. دستة آن نیز ممکن است چوبی یا فلزی باشد که به طرق مختلف مانند کاملاً عمود، مورب و یا کاملاً صاف به تیغه ها وصل می گردد.
در میان دفتین های قدیمی نمونه هایی نیز دیده شده که تمام آن از جنس چوب بوده است . البته دفتین های چوبی عموماً برای بافت سایر دستبافتها نظیر گلیم کاربرد داشته است که البته ساخت آنها تقریباً به فراموشی سپرده شده است . در میان دفتین های متداول در قالیبافی امروز ایران ، گروهی که درتبریز استفاده می شوند و به دفتین تبریزی شهرت دارند از نظر حجم و وزن سبک ترین و کوچکترین دفتین های ایران هستند و دفتین های مورد استفاده در اصفهان حجیم ترین و سنگین ترین دفتین های مورداستفاده در ایران می باشند
قیچی :
قیچی قالیبافی برای بریدن سرپرزهای اضافی حاصل از گره زدن می باشد. صرفنظر ازظاهر و اندازه ، کارآیی تمامی قیچی های بافندگی یکسان است . مهمترین تفاوت قیچی های بافندگی باقیچی های خانگی آن است که به جهت نحوة بریدن سرپرزهای فرش ، ساخت قیچی های بافندگی اغلب به نوعی است که دسته ها و تیغه ها در دو سطح متفاوت قرار دارند تا عمل قیچی زدن به راحتی میّسرگردد.
لازم به ذکر است که در طی 50 سال گذشته برخی از بافندگان مناطق همچون استان کرمان و شمال خراسان ازقیچی نمودن فرش در هنگام بافت خودداری می نمایند. فرشهای این مناطق پس از اتمام بافت آن ، درکارخانجات ویژه ای که کار آنها قیچی نمودن فرش است توسط قیچی های بزرگ برقی پرداخت شده وگره های فرش کوتاه و یکدست می گردند. البته از نظر دقت و ظرافت ، تمامی بافندگانی هم که فرش خودرا هنگام بافت قیچی می نمایند، پس از اتمام فرش ، آن را به کارخانة های مذکور می سپارند تا یکبار نیزتوسط قیچی های برقی صاف و پرداخت نهایی گردند زیرا این نوع از قیچی ها از توانایی بالایی برای پرداخت صاف و یکدست فرش برخوردار هستند.
سیخ پودکشی :
همان گونه که از نام آن پیداست ، این وسیله برای کشیدن پودهای فرش اعم از پود رو، و پود زیر مورد استفاده قرار می گیرد. جنس آن از آلیاژهای نرم و انعطاف پذیر انتخاب می شود تا به راحتی از لابه لای تارهای فرش عبور کند. طول آن حدود 50 الی 70 سانتیمتر است . نوک این وسیله بصورت قلاب است تا نخ پود را به دور آن چرخانده و سپس از لابه لای تارهای فرش عبور دهند . همچنین برخی از آنها دارای سوراخی در انتها می باشند که می توان پود را از داخل آن نیز عبور داده و ازلا به لای تارهای فرش بکشند. البته سیخ پودکشی در همة مناطق مورد استفاده قرار نمی گیرد و برخی ازبافندگان با دست نخ پود را از میان تارهای فرش عبور می دهند
کمانه :
چوب یا قطعهای لولهای شکل است که محل چلههای زیر و رو را در فرش تغییر میدهد و باعث میشود تا یک ردیف ضربدری در چند سانتیمتری دم بافت بوجود آید.
نظرات کاربران